عروسک سنگ صبور

Saturday, May 07, 2005

تغییر

رفته بودم بر سرحوض تنهاییم تا نگاهی به صورتم کرده باشم
اما در آب آن رخ دخترکی دیدم که من نبودم
خوب که نگریستم دیدم
خودم هستم
اما چقدر فرق کرده بودم!
با این حال باز خوشحالم که شبها هنگام خواب مثل تو،از شرم گناهانم چشمانم بسته نمی شوند!
در را به روی خود ببندیم بهتر از این است که مدام باعث آزار دیگران شویم
آنهم با خودخواهی های بیشمارمان
وقتی نسیم گذر زمان به راحتی حتی چهره مان را عوض می کند
چه انتظار عبثی داشتم که تندباد حوادث رابطه مان تو را دستخوش تغییر نکند!



posted by عروسک سنگ صبور at 2:00 PM

0 Comments:

Post a Comment

<< Home