عروسک سنگ صبور
Monday, April 05, 2010
یادی از قدیم
در آن دقايق زودگذر و يا ثانيه هاي زودگذر دلم مي خواست همچون دو آشناي قديمي چند كلمه تعارف بين مان رد و بدل مي شد و مي توانستم به او بگويم هنوز هم بار خاطراتش را به دوش می کشم !
اينك با خود مي انديشم كه از آن عشق سوزان برايم جز خاطراتي كه با پاكن نارضايتي كمرنگش كرده ام چيزي باقي نمانده اما خوب است كه ياد گرفتم هرگز با كشيدن خطوط جاده ها نمي توان مسيرهايي كه يكي نيست را يكي كرد و دست آخر تنهايي مان بر ما غلبه مي كند!
خطوط جاده های موازی هرگز همدیگر را درآغوش نمی گیرند حتی با بهانه ای به نام عشق!!!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home