عروسک سنگ صبور

Saturday, July 24, 2010

ما که نفهمیدیم

هر از چندگاهی با دوستای خیلی قدیمیم و صمیمی ام جمع می شیم دور هم و به قول معروف کله پاچه ای بار می زاریم، آخه می گن غیبت واسه پوست خوبه D:

بحث شیرین و جذاب شب گذشته ما این بود که آقا بالاخره تکلیف ما با این پسرا چیه؟؟؟
* دختر خوب خانواده باشیم
* دختر خوب و بچه با حال و پایه باشیم
* ادا تنگ ها رو درآریم
* با دوست پسرمون راحت باشیم
* باهاش بخوابیم
* باهاش نخوابیم
* از گذشته بهش بگیم
* از گذشته بهش نگیم
* مهربون باشیم
* جرش بدیم و سلیطه باشیم

دست آخر هم بالاخره معلوم نشد که چیکار کنیم
به نظر می آد که ما ها همیشه با اونایی که نباید مهربونیم و با اونایی که باید مهربون باشیم مثل برج زهر ماریم
با اونایی که باید بخوابیم تا نرن نمی خوابیم و اونایی رو که با خوابیدن از دست می دیم حتما باهاشون می خوابیم
اونایی که سلیطه دوست دارن ما براشون دختر مظلومه ایم و اونایی که از دخترای سلیطه متنفرن براشون چادر به کمر می بندیم

و در نهایت اینکه هیچ وقت طرفه مون رو درست تشخیص نمی دیم!
اما شاید یکی از دلایل اصلیش این باشه که اکثیت پسر ایرانی ها ادای چیزی و در می آرن که نیستن، روشنفکرترینشون آخر سر دنبال یه دختر آفتاب مهتاب ندیده است که کهکشان راه شیری رو هم دیده... انگار همیشه اینجور آدمها دوست دختر یکی دیگه رو می گیرن و این چرخه ادامه داره


posted by عروسک سنگ صبور at 1:43 PM

<< Home