عروسک سنگ صبور
Sunday, June 26, 2005
عروسک
گاهي وقتها چقدرساده عروسك مي شويم نه لبخندمي زنيم نه شكايت مي كنيم فقط احمقانه سكوت مي كنيم
گاهی وقتا چقدر ساده عروسک می شویم
بدون دلی در سینه
بدون اشکی در چشم
با یه لبخند جراحی شده روی صورت
بدون دلهره و ترس از دست دادن و رفتن
بدون غربت تنهایی
زماني كودكي را فهميديم كه بزرگ شده بوديم ... و حرف را زماني درك كرديم كه جز دروغ چيز ديگري براي گفتن نداشتيم ... زمانی به باور رسیدیم که از آزوهایمان جز اندوه و حسرت چیزی به جا نماند
اما خوب این پلی است به نام زندگی
باید گذر کرد...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home