عروسک سنگ صبور

Sunday, October 31, 2010

هذیانهای پاییزی 3

غریه دوست داشتن.
و عجیب تر از اون، دوست داشته شدن...
اونی که اول می ره انگار هیچ وقت نمی ره،
تو می مونی و یه عالمه خاطره ، یه عالمه حرف تلمبار شده رو دلت
تهش یه روزی یه جایی برمی گرده، اما چه فایده!!!


پ.ن: این متن ها شبیه یک متن از دکتر شریعتی هستن با چاشنی حس الان من!


posted by عروسک سنگ صبور at 11:06 AM

1 Comments:

اونکه میره انگار هیچوقت نمیره.

2:29 PM  

Post a Comment

<< Home