عروسک سنگ صبور
Sunday, September 25, 2005
پائیز شروع شد
مهر خاکستری با سنفونی کلاغهای لاغر روی درختان آماده همخوابی با پائیز و زمستان
پر از صدای بچه های قد و نیم قد
بعضی کچل ، بعضی شاد و عده ای هم عصبانی از شروع مهر،
پر از خاطرات رنگی مدرسه که زنگار گذشته گرفته اند
در عین هجوم رنگی بودن با آن بادهای سرد و عجیبش
شروع شد...
هم دلم برای مدرسه تنگ شده هم نشده
شاید بیشتر از مدرسه دلم برای تقسم لحضه هایم برای بغل دستی لاغری که سهم او بیشتر از من نبود تنگ شده
شاید باز در پی پناه جستن در بستر خاطراتیم که خوب و بد متعلق به بچه گی خودم هستند
پائیز شروع شد
صدای کلاغهای عجیب
صدای هیاهو بچه ها
رفت و آمد
تداخل رنگهای سرد و گرم
کاش کسی از بری با یک هجوم لکه ای خنثی کننده بر دلگیری غم خاکستری دل ما بپاشد
کمی آبی، شاید هم نارنجی
پائیز شروع شد
با تمام وجود دلم برایش تنگ شده بود
خوش آمدی
این آهنگ خیلی خوشگل ببار بارون هم تقدیم به همه اونایی که چه پائیزو دوست دارن چه دوست ندارن...
بارون - آریو
0 Comments:
Post a Comment
<< Home