عروسک سنگ صبور
Monday, August 28, 2006
پرحرف یا کم حرف
آدمهایی که مثل من زیاد حرف می زنن و از گفتن همه چی ترسی ندارن
درست مثل جریان تند یه رودخونه ان که باعث می شه همه چی ته اون رودخونه معلوم بشه
آدمهایی هم که مثل خیلی ها جای حرف زدن فقط گوش می دن
درست مثل بستر آروم یه رودخونه ان که گرچه به نظر می آد ته اون چه خبره
اما آدم تو تخمین زدن عمقش دچاره تردید می شه
حالا یکی مثل تو....یکی که شبیه خوده منه
نمی دونم بالاخره تکلیفم باهات معلومه یا نه؟؟؟؟
Wednesday, August 23, 2006
دریا
دلم نمی خواد اینو به کسی بگم که برام همیشه سمبلی از مقاومت بوده
اما چون می دونم اینو می خونه اینو براش می نویسم
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد
سنگ غرق شود نه اینکه تو متلاطم شوی....
Tuesday, August 15, 2006
پراکنده گویی
برام یه اس ام اس خیلی قشنگ اومد حیفم اومد ننویسمش:
وقتی به دنیا می آیی در گوشت اذان می گویند
وقتی می میری بر بدنت نماز می خوانند
چقدر کوتا است فاصله اذان تا نماز.....
فرقی نمی کنه گودال آبی کوچک باشی یا دریایی بی کران
زلال که باشی آسمان در توست....
هوای امروز تهران باز از اون هواهایی بود که دوسش داشتم
ابری و عجیب
ابری بودنش دلم رو فشار داد
اما وقتی خسته از کار روزانه پشت پنجره اتاق کارم با یه فنجون قهوه فوری ایستادم
یهو احساس کردم که چقدر به یه استراحت، به یه حس آرامش ، به یه ..... احتیاج دارم
کاش یه کم بارون بباره
هم برای دل من
هم برای گرمای وحشتناک شهرم