عروسک سنگ صبور

Monday, January 15, 2007

یکی بود، یکی نبود


یکی بود، یکی نبود
اون که بود تو بودی ،اون که تو قلبه تو نبود من بودم
یکی داشت ، یکی نداشت
اون که داشت تو بودی، اون که جز تو هیچ کسی رو دوست نداشت من بودم
یکی خواست ، یکی نخواست
اون یکی که خواست تو بودی ، اون یکی که نخواست جدا شه من بودم
یکی گفت ، یکی نگفت
اون که گفت تو بودی ، اون که دوست دارم رو به هیچ کس جز تو نگفت من بودم
یکی نرفت، او که رفت تو بودی
اون که به جز تو دنبال هیچ کس نرفت من بودم...


یکی بود، یکی نبود
در حقیقت هیچ کس نبود...

posted by عروسک سنگ صبور at 11:53 AM 0 comments

Tuesday, January 09, 2007

دعا


خدایا شهامتی عطا فرما تا تغییر دهم آنچه که می توانم
و آرامشی تا بپذیرم آنچه که نمی توانم
و دانشی تا بفهمم تفاوت آندو را...

آمین


چون من هرچی که می خوام ازت، یا نمی شه یا که به بدترین شکل روی سرم خراب می شه؟؟؟

posted by عروسک سنگ صبور at 11:29 AM 0 comments

Thursday, January 04, 2007

هست و نیست


در بی کران زندگی دو چیز افسونم می کند،
آبی آسمان را که می بینم و می دانم که نیست
و خدا که نمی بینم و می دانم که هست!

posted by عروسک سنگ صبور at 2:16 PM 0 comments

Wednesday, January 03, 2007

یه آرزوی کوچولو




الان ساعت 1:15 ظهره!
کاش ساعت 11 شب بود
از پشت شیشه طبقه هفتم به شیشه بخار کرده نگاه می کردم
قهوه
مشروب
موزیک
تو
و
من
حرف

حرف
حرف
نگاه
بدون حرف


مثل قبل

چقدر دلم تنگ شده


posted by عروسک سنگ صبور at 1:14 PM 0 comments