عروسک سنگ صبور

Friday, April 21, 2006

يه روزي يكي مي آد


بچه كه بوديم تو مدرسه بهمون گفتن يه روزي يكي مي آد دنيا رو پر از صلح مي كنه
آدم بدا رو از بين مي بره
بزرگتر شديم با منطق و فلسفه خودمون گفتيم بالاخره يه روزي بدي از بين مي ره جاش خوبيه
يه روزي يكي خواهد اوم


همه گفتن
مسلمونا....حضرت مهدي
مسيحي ها...مسيح
هندوها...
.
.
.
زن و مردش مهم نيست
توپ و تانك و تكنولوژي يا شمشير و اسبشم همين طور
مهم اينه كه مي آد
يكي مي آد
.
.
.
اما هيچ كس نگفته بود اسمش آمريكاست

ديگه نه
ديگه نه
برادرامون، پدرامون...
اينبار ديگه

روسري ها رو جلو مي كشيم
مانتو ها بلند مي شن
اصلا عين كمونيست ها لباس ملي مي پوشيم
اما اين بار جنگ نه
از دست دادن نه
شهيد نه

گوشت مرغ گرون مي خريم
طلا رو از بانك مركزي مي خريم

باز هم منتظر مي مونيم

اما آمريكا اوني كه از بچگي بهمون گفتن نباشه

اينجا ايرانه....ايران

ما نه افغانيم نه عرب

ما ايراني هستيم

روسري ها بكشين جلو

دعا كنيم



posted by عروسک سنگ صبور at 6:05 PM 0 comments

Wednesday, April 19, 2006

عجب روزگاريه


هميشه وقتي وبگردي مي كردم با خودم فكر مي كردم چرا هرجا سرك مي كشي همه دارن يه جوري گله مي كنن،از عشق، زندگي ، رفاقتا....
هميشه با خودم مي گفتم چرا يه وبلاگي نمي بينم كه توش هيجان موج بزنه
صاحبش از شاديهاش نه غصه هاش بگه
از خوبي از قشنگي از عشق
اوني هم كه از عشق مي نوشت چند وقت بعدش از شكستش مي گفت
اما انگاري واقعا زندگي هاي ما رو خاك غم پاشيدن
اونايي كه به نظرم روزي خيلي خوشبخت به نظر مي اومدن توي اين فرصتي كه داشتم تا بهشون نزديك تر شم از همه پر غصه تر بودن
طفلكي ها نقش خوشبختي رو بازي مي كردن تا شايد يه سري آدمها مثل من بگن هنوزم هستن آدمهاي خوشبخت
نمي تونم بگم چقدر دلم براي اون دوستي كه يه روز فكر مي كردم فاتح خوشبختيه و روي ابرا خونه داره مي سوزه اما امروز يه جاي تحسينش براي داشتن خوشبختي بهش مي بالم بخاطر سر سختيش
بخاطر غرورش بخاطر كوه بودنش
دوست گلم خوشبختي چيزي جز اعتقاد مومنانه ما به خوشبختي نيست!

posted by عروسک سنگ صبور at 7:51 PM 0 comments