عروسک سنگ صبور

Monday, January 31, 2005

سردرگمي

وقتي كه مي خندي مي گن سنگين باش
وقتي كه ساكتي مي گن تيريپ شدي
وقتي راحتي مي گن بدرد اين جا نمي خوري
وقتي كه سعي مي كني رنگ جماعت باشي موذي مي شي
آخر ما كه نفهميديم بهساز كي برقصيم؟
اما يه چيز رو خوب ياد گرفتم
اونم اينكه حتي اگر باز سعي كني كه مثل خود يه آدم باهاش رفتار كني
بازم سرت كلاه رفته
چون هيچ آدمي قابل پيش بيني نيست!


posted by عروسک سنگ صبور at 1:15 PM 1 comments

Sunday, January 30, 2005

عشق انتزاعي



كاشكي مفهوم عشق رو از حالت سنتي كمي انتزاعي كنيم


posted by عروسک سنگ صبور at 11:35 AM 0 comments

Monday, January 24, 2005

باور



مي خواهيم بلند شويم و بايستيم
هرچند كه توان ايستادن نداريم
بگذاريد درهايمان را خودمان قسمت كنيم
آنچنان كه آن هنگام كه ايستاديم
باور كنيم كه ما مي توانيم


posted by عروسک سنگ صبور at 2:45 PM 0 comments

Saturday, January 15, 2005

حضور

چشمم به حضور گرم دوستاني كه اگرچه دورند اما فكرمان از هم جدا نيست روشن


posted by عروسک سنگ صبور at 9:52 AM 1 comments

پدر

پدر براي يه دختر يعني پشت
يعني ستون
يعني تكيه گاه
وقتي آدم پدرشو از پشت شيشه اتاقCCU
نگاه ميكنه نمي دونيد كه چه حاله بديه
انگار كه داري مرگ لحضه اي خودتو تماشا مي كني
پدر هميشه بيشتر از يه بانك خونگيه
مخصوصا پدراي خوب
واي خدايا بابام امشب بد درد داره
كاش مي تونستم يكم از دردشو من بكشم تا اون راحت بخوابه
براي بابام دعا كنيد


posted by عروسک سنگ صبور at 1:09 AM 3 comments

Monday, January 10, 2005

عجول


نگاه كنيد براي پا گذاشتن تو اين دنيا چه عجله اي داره؟!
خبر نداره اينجا همه نقاب به صورت دارند!


posted by عروسک سنگ صبور at 11:34 AM 0 comments

Sunday, January 09, 2005

raghse sama

posted by عروسک سنگ صبور at 3:56 PM 1 comments

نه ديگه بسه!

آقا نه و مشتقاتش ممنوع!
نمي شه و نمي تونم نداريم
من هر كاري كه بخوام مي تونم انجام بدم
پس نه و مشتقاتش نداريم!


posted by عروسک سنگ صبور at 1:08 PM 0 comments

Tuesday, January 04, 2005

دلسوزي

منش هر كس ايزد اوست
خورشيد هر روز خورشيدي نو
و تو هرگز در آب يك رودخانه دوبار شنا نخواهي كرد
زيرا هر بار جريان آب تازه اي در آن جريان دارد.

يك اصل جديد ارسطويي ميگه
علاوه بر اينكه به هيچ كس نميشه اعتماد كرد
حتي به اوني كه مي گه به هيچ كس نميشه اعتماد كرد
به هيچ كس هم نميشه ترحم كرد يا اينكه حس مادرانه نهاديت گل كنه و
بخواي بهو مهربون بشي و كمك كني
چون هيچ كس تو اين دنيا جز خودت لياقت مهربوني تو نداره
هميشه آدمهايي كه سرشونو كج مي كنن تا حس همياري تو برانگيخته كنند
از همه بدترند


posted by عروسک سنگ صبور at 5:41 PM 2 comments