عروسک سنگ صبور
Tuesday, October 31, 2006
بدون شرح
Sunday, October 29, 2006
ملاقاتم با خدا
خدایا چقدر دلم می خواد یه فنجون قهوه باهم بخوریم
چقدر دلم می خواد کلی با هم حرف می زدیم
آنگاه که دوست داری کسی به یادت باشد به یاد من باش که من همواره به یاد تو ام.
از طرف خدا
اینو امروز شهرزاد برام فرستاد
Monday, October 23, 2006
افسردگی پاییز
حس می کنم دارم دچار افسردگی پاییزی می شم
نمی دونم چه چیزی می تونه کمکم کنه از این حس و حال دربیام
نمی دونم چرا اینطوریه
وقتی نگاهه عاشقه کسی به توست
می بینی
اما دلت بسته به مهر یکی دیگه است
بی اعتنا میگذری و عاشقانه به کسی نگاه می کنی
که دلش پیش تو نیست!!!
چه چیزی واقعا حالمو خوب می کنه؟
شاید حال خوبه تو...
شاید حس اعتماد...
Wednesday, October 18, 2006
عجب هوایی شده
عجب هوایی شده هوای این روزای تهران
نمی تونم بگم که چقدر دلم یه فنجون قهوه، یه بغل مهربون و این آسموم تهرونو می خواد