عروسک سنگ صبور
Wednesday, March 30, 2005
صبح بعد از تو
یادمه یه روزی بهت گفتم که:
نمی دونم که یه روزی اگر تو نباشی صبحش من چه حالیم؟!
و تو رفتی و از رفتنت ماههاست که می گذره و من !
و صبح فردا رفتنت هیچ اتفاقی نیافتاد
من حتی به رفتنت سخت عادت کردم
اما نمی دونم چرا احساس می کنم دیگه وقتی که چشمامو می بندم دیگه نمی تونم تجسمت کنم
شاید به خاطر دوری زیاده
Tuesday, March 29, 2005
super HIV
و باز هم ما ایرانی ها گوی سبقت را بردیم!
ویروس ویرانگر HIV با همت و فعالیت ما جوانان ایرانی
در ایران جهش یافته و به Super HIV تبدیل شد!
و این بار با کمال افتخار و امتنان در روزنامه های ملی و اخبار جهانی شاهد بودیم که :
super HIV در ایران مشاهده شده است!
این ویروس قابلیت این را دارد که در عرض دوماه و یا کمتر بیمار را راهی دیار باقی کند.
جالبه نه!
Sunday, March 27, 2005
خدايا هواي بهاري تورو هم گرته؟
هوي خدا با توام
هنوز كه هوا انقدر بهاري نشده كه خواب به سرت زده!
بابا تا تو يه ثانيه سرتو اون ور ببري همه اينجا مي خوان همديگرو بخورن
انگاري اينجا همه بايد يكي بالا سرشون باشه تا خوب بودن رو حفظ كنند!
خدايا شكرت كه تو همه جا حاضري وگرنه چي پيش مي اومد؟!
تو معتادي
تو حتي اين را نمي فهمي كه يك معتادي!
بله تو واقعا يك معتادي
آن هم يك معتاد بدبخت
باور نمي كني؟!
تو برنگشتي براي من
براي داشتنم
تو آمدي بدنبال رسيدن به همان حس اوليه اعتيادت
تو معتادي
معتاد به حسهايت
تو عادت كرده اي به حس دوست داشته شدنت توسط من
تو عادت كردي به حس مادرانه من
كه هرگاه از جلويم رد مي شوي حذ كنم!
تو معتاد به اين هستي كه من هميشه باشم
و من اين بار مي خواهم رها باشم
رها از تو و حس هايت
رهايم كن
بگذر از من اگر صبر و تحملم كافي نبود
عكس من تو قاب خيالي كه مي بافي نبود
Friday, March 25, 2005
قاب ياد تو
خوب عيد زياد بدي هم نبود
دوستاي گلي كه كنار هم بودن
قهرهايي كه به آشتي تبديل شد
كدورت هايي كه از دلامون شستيم
اما من،
حرف تازه اي براي با تو بودن ندارم
دلم مي خواد فقط همين طوري كه من تو رو براي خودم تو ذهنم نقاشي كردم و ساختم نگه ات دارم
فقط همين!
Sunday, March 20, 2005
ساله نو مبارك
Saturday, March 19, 2005
سال نو
نمي دونم اما يه حسي كه پارسال اين موقع ها نداشتمش بهم مي گه كه امسال ساله خوبيه
اميدوارم كه ساله خروس عين يه خروس مغرور و پر سروصدا پر از شادي باشه
براي همه
حتي اونايي كه دلم رو شكستن يا ناراحتم كردن
Thursday, March 17, 2005
first impression
علم روانشناسي مي گه:
first impression كه در مورد هر آدمي احساس مي كنيد درست ترين حسي كه در مورد اون شخص به دست خواهيد آورد.
تجربه ثابت كرده كه اين فرضيه كاملا درسته و تقريبا از حالت فرضيه دراومده و به يك نظريه محكم تبديل شده.
اين يعني اينكه كه وقتي براي اولين بار به يه آدمي برخورد مي كنيد و حس مي كنيد كه مثلا اين آدم كمي موذي به نظر مي رسه و بعد از يه مدتي رابطه با اون شخص به خودتون مي گيد كه اي بابا در موردش اشتباه قضاوت كردم مرور زمان به شما ثابت مي كنه كه اون آدم كاملا مطابق نظر اوليه شماست!
شايد شما هم اين تجربه رو كسب كرده باشيد.
اما عجيب ترين قسمت اين نظريه مربوط به عشقه
وقتي با كسي برخورد مي كنيد كه يهو احساس مي كنيد قلبتون براش لرزيد بيشتر از هر موقعي بترسيد
چون حتي اين برداشت اوليه هم در اينجا دچار خطا مي شه!
Wednesday, March 16, 2005
روزگارم از تو ابري است
آزموده را آزمودن خطاست!
هميشه گفتن آزموده را آزمودن خطاست !
اما وقتي پاي احساس مي آد وسط باز يه جايي پاي آدم مي لنگه
چقدر براي بعضي ها گفتن جملات تكراري اونم به هركسي راحته
چقدر براي بعضي ها دروغ گفتن اونم وقتي كه درست توي چشمات نگاه مي كنن راحته
چقدر بعضي از آدمها ابلهانه فكر مي كنن كه هروقت كه بيان و برن جاشون محفوظه
غافل از اينكه حتي عشق گاهي چشماش باز مي شه و مي بينه كه معشوق چه غلطي داره مي كنه
عشق طالب حضور است!
Sunday, March 13, 2005
اصول خوشبختي
امري براي انجام دادن
چيزي براي عشق ورزيدن
آرزومند چيزي بودن
اين هاست اصول والاي خوشبختي!
نه در قفس كردن كسي
يا تغيير شخصيت ناپايدارش
Wednesday, March 09, 2005
سوء تفاهمي به نام عشق
حافظه براي عتيقه كردن عشق نيست
براي زنده نگه داشتن عشق است
اگر پرنده را به قفس بياندازي مثل اين است كه پرنده را قاب گرفته باشي
و پرنده قاب گرفته فقط تصوير باطلي از پرنده است!
عشق در قاب يادها پرنده يي است در قفس
منت آب و دانه بر سر او مگذار و امنيت را به رخ او نكش!
عشق طالب حضور است و پرواز
نه امنيت و قاب !
خاطره ويران كردن حال است و ويران كردن حال از ميان بردن تنها بخش كاملا زنده و پرخون زندگي يعني عشق
اگر دوست داشتن را به يك مجموعه خاطره مجرد تبديل كنيم
اين خاطرات از جنس عشق و دوست داشتن نيستند و
از آنجا كه انسان محتاج دوست داشتن است و دوست داشته شدن
در اين حال علي رغم زيبايي خاطرات ، انسان محتاج به دوست داشتني نو ، دوست داشتني ديگر نيازمند مي شود و پناه مي برد
و اين عشق نخستين را ويران مي كن
بي آنكه شبه عشق دوم بتواند قطره اي از خلوص را در خود داشته باشد و عميق باشد و بامعنا باشد و عطر و رنگ و شفافي عشق نخستين و يا تنها عشق را داشته باشد! عشق يعني پويش ناب دائمي ، به سراغ خستگان روح نمي آيد “خسته دل نباش“
Sunday, March 06, 2005
بي آغوش
به بدرقه ات نزديكم
... بي حضور تو ....
خودم را مي گويم
زني بي آغوش!
تكرار ياد تو تكراري نيست
هر بار از تو نوشتن اتفاق تازه اي است!
برو برو ديگه نمي خوامت
Saturday, March 05, 2005
sick & tired
خسته
تو را باور ندارم
تو را باور ندارم
مرا اشتباه گرفته اي
من كوه نيستم
مي فهمي
آهاي عشق با تو ام
چرا سعي مي كني با سختي و عذاب به من درس زندگي بدهي
من خسته ام
خسته
حتي از خودم
دلم براي خودم تنگ شده
براي خنده هاي از ته دل
آهاي عشق
مي فهمي من كوه نيستم
Wednesday, March 02, 2005
سالاد كلمات
گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود!
دلم حتي براي آدمهاي سياه و سفيد زندگيم تنگ شده
تازگيها صدات يادم رفته
لحن حرف زدنت
ديگه حتي باد كه از اين ورا رد مي شه هم بوي تورو نمي ده
چقدر گنگ
چقدر گم
چقدر كمرنگ
چقدر ...
تو رو مي گم
آرزوي ديدنت رو مي پرستم
مي پرستم...
كاش آئينه اتاقت بودم
كاش مي دونستي كه چقدر كوير دلم محتاج قطره آبي از نگاهته
كاش مي دونستي كه هنوزم كه هنوزه
مسير خونتون رو چشم بسته مي آم
كاش مي دونستي كه هيچ وقت نبايد اميد رو از كسي سلب كرد
آخه شايد اين تنها چيزيه كه داره!
يكي بود
يكي...
من همونم كه نبودم!
عشق ها ي تكراري
همه عشقها شده تكرار
همه حرفها يه كليشه
زينت جمله با نمي خوام و نميشه
همه دوست دارم ها روز اولش قشنگه
حرف ماه و سال كه باشه
پاي هر عشقي مي لنگه
يكي بود
يكي ....
من همونم كه نبودم!